تا قرن 13 میلادی، قلعههای متعلق به شوالیه ها بیش ازهر چیز دیگری در پهنه اروپا خود نمایی میکرد.
شوالیه ها از زندگی مرفهی برخوردار بودند که با زندگی دهقانانی که روی زمینهای
آنها کار میکردند، تفاوت زیادی داشت. شهرهایی در اطراف قلعه ها بوجود آمدند و توسعه یافتند. تجار برای تجارت از راههای
صعب العبور سفر میکردند. زائران سفرهای طولانی را برای زیارت اماکن مقدس انجام
میدادند. زندگی سخت بود، جنگ، قحطی و طاعون همواره جان مردم را تهدید میکرد.
در اواخر قرن پانزدهم میلادی، آخرین بخش از قلمرو مسلمانان اسپانیایی گرانادا
یا همان شهر قرناطه در اندلس، به حکمرانان مسیحی آن دیار، فردیناند فرمانروای
آراگون و ایزابلا فرمانروای کاستیل، تسلیم میگردد. در همان سال، با حمایت مالی
فردیناند و ایزابلا، کریستف کلمب از اقیانوس اطلس میگذرد و به جزایر
هند غربی (در نزدیکی سواحل آمریکا) میرسد. در اروپای قرون وسطی، کاری که مردم
انجام میدادند، غذایی که میخوردند، لباسی که میپوشیدند و محلی که در آن
زندگی میکردند، همگی بستگی به جایگاه اجتماعی آنها داشت.
حدودا از تاریخ 800 تا 1050 میلادی به مدت سه قرن، جنگجویان وایکینگ با کشتی های دراز و براق خود، اروپا را به وحشت میانداختند.
آنها از اسکاندیناوی برای جستجوی نقره، بردگان و زمین به دریا رفتند. بعضی ها به بریتانیا و فرانسه حمله میکردند، در حالی که دیگران روسیه
و رودخانههای دوردست آسیا را مورد تاخت و تاز قرار میدادند. واکینگها کاشفان
دلیر و شجاعی بودند. آنها با شجاعت از میان امواج خروشان اقیانوس اطلس عبور کرده، ایسلند و گروئنلند را کشف کردند و حتی به شمال آمریکا نیز قدم گذاشتند.