توضیحات:
تمایل به خردمندی، به عنوان موضوعی برای پژوهش در رشته هایی مانند مطالعات سازمانی، مطالعات رهبری، فلسفه، روانشناسی و علم اخلاق، رو به رشد بوده است. بالنچارد و نوریس (1995) خاطر نشان کردند که "خردمندی در علم روانشناسی، به وسیله عملیاتی کردن آن در یک چارچوب سیستمی دانش، به عبارت دیگر اقتباس از یک رویکرد علمی پایه گذاری شده، مشروعیت یافته است"...
.
نظریه پردازان روانشناسی، اظهار داشته اند که خردمندی، یک ساختار چند بُعدی است که به وسیله ابعاد شناختی، عاطفی و رفتاری توصیف شده است که این در طی زمان، یکپارچگی فزاینده ای ایجاد کرده است؛ من جمله در این فرایند اخیر که اغلب تلاش های دقیق و موشکافانه در مورد یکپارچه سازی و هم افزایی تمهیدات مخالف یکدیگر و تأمل در مورد تجربیات خود و دیگران انجام شده است...