مبانی نظری و پیشینه تحقیق با موضوع نگرش به ازدواج
خصوصیات محصول:
- منابع فارسی و انگلیسی دارد.
- ارجاع و پاورقی استاندارد دارد.
- رفرنس دهی استاندارد دارد.
- کاملترین در سطح اینترنت
- گارانتی بازگشت وجه دارد.
فرمت : doc
تعداد صفحات : 24
بخشی از متن :
نگرش به ازدواج
مفهوم نگرش
مفهوم نگرش[1]، امروزه یکی از مفاهیم کلیدی در روان شناسی اجتماعی است که از دهه 1950 به بعد متداول گردیده و توجهات زیادی را در بین محققین به خود جلب کرده است و تحقیقات فراوانی نیز در این زمینه صورت گرفته است. تعریفی که اکثر روان شناسان از واژه نگرش دارند عبارتند از: نگرش، نظامی بادوام است که شامل یک عنصر شناختی[2]، یک عنصر احساسی[3] و تمایل به عمل است. عنصر شناختی، شامل اعتقادات و باورهای شخص درباره یک اندیشه یا شی است. عنصر احساسی یا عاطفی، آن است که معمولا نوع احساس عاطفی با باورها ما پیوند دارد و تمایل به عمل به جهت آمادگی برای پاسخگویی به شیوه ای خاص اطلاق می شود. نگرش، حالت کلی فرد است، در واقع درک ذهنی فرد از زندگی، مردم و وقایع. از نقطه نظر فردی، نگرش؛ نحوه دید افراد به چیزهاست به صورت ذهنی و این مقوله تماما از ذهن آغاز می شود. نگرش افراد از روی گفتار و کردار آنان برای دیگران مشخص می شود(پیک[4] و هریس[5]، 2002). نگرش های قوی تر، پایدارترند و بیشتر احتمال دارد رفتارها را پیش بینی کنند و نگرش هایی که مشخصا، مربوط به خود یا دسترسی به آنها زمان بر است؛ پایدارتر هستند و بیشتر احتمال دارد که به رفتار منجر گردند تا نگرش های دیگر (ریجیو[6] و وایزر[7]، 2008).
ویژگی های نگرش
در زیر به برخی از ویژگی های نگرش اشاره می شود (آذربایجانی، سالاری فر، عباسی، کاویانی و موسوی اصل، 1385):
- سازه ای است فرضی زیرا خود نگرش، ورای وجود مولفه هایش، وجود عینی ندارد، و قابل مشاهده مستقیم و سنجش کمی نیست و برای کمی کردن آن لازم است به کمی کردن مولفه های آن بپردازیم.
- اکتسابی است و به تدریج وجود می یابد؛ زیرا تجربه و آموزش در آن موثر است.
- نسبتا پایدار است؛ چون یک نظام است و از ابعاد مختلف و هماهنگ برخوردار است و تغییر آن آسان نیست.
- فردی یا گروهی است؛ زیرا در بسیاری از مواقع نگرش ما ناشی از موقعیت های گروهی است.
- درای مولفه های شناختی، عاطفی، رفتاری است و هریک از مولفه ها می تواند به صورت هشیار یا ناهشیار باشد.
- از ویژگی اصلی یا فرعی برخوردارند، مانند این که نگرش مانسبت به شغل، زندگی خانوادگی و مسائل اعتقادی خود (نگرش اصلی) عمیق تر از نگرش ما نسبت به پایه تحصیلی فرزند همسایه ما (نگرش فرعی) است.
- مولفه های هر نگرش، اعم از اصلی و فرعی، با یکدیگر تعامل دارند: هیچ رفتاری نیست که هر قدر هم عقلانی باشد، واجد عوامل عاطفی به عنوان محرک نباشد و نیز بالعکس نمی توان شاهد حالت عاطفی بود مگر این که ادراک یا فهم در آن ها مداخله کند.
- مولفه های هر نگرش با یکدیگر تناسب سطح دارند، معمولا وقتی بعد شناختی اش عمیق و ریشه دارد و وابسته به ارزش های مهم ما باشند، به همان نسبت بعد عاطفی اش هم محکم و ریشه دار و به تبع آن، آمادگی روانی ما برای رفتار مناسب نیز بیشتر است و بر عکس، وقتی بعد شناختی اش براساس شایعه شکل گرفته باشد، بعد عاطفی و انگیزشی و به تبع آن، آمادگی روانی ما برای رفتار نیز خیلی سست خواهد بود.
- نگرش های اصلی در زندگی افراد نقش بسیار برجسته دارند و از طریق مشاهده رفتار و تحلیل افکار به راحتی قابل تشخیص می باشند.
- نگرش های اصلی بر نگرش های فرعی تاثیر مستقیم دارند: بیشتر درونی شده اند، و کمتر به موقعیت ها و شرایط خارجی وابسته اند، اما نگرش های فرعی هر قدر فرعی باشند وابستگی بیشتری با شرایط محیطی دارند (آذربایجانی و همکاران، 1385).
[1] Attitude
[2] Cognitive
[3] Affective
[4] Peake, A
[5] Harris, K
[6] Riggio, H
[7] Weiser, D