مبانی نظری و پیشینه تحقیق مسئولیت پذیری اجتماعی
تعداد صفحات : 57
فرمت : word (قابل ویرایش)
کاملترین و به روزترین در سطح اینترنت
دارای پیشینه داخلی و خارجی جدید (1389-1397)
دارای منابع فارسی و انگلیسی جدید
فاقد غلط املایی و نگارشی.
رفرنس دهی و پاورقی استاندارد.
بخشی از مطالب فایل :
مسئولیت پذیری اجتماعی
در زمینه اخلاقیات کار، بیشتر تلاشها بر تمایز بین انواع مسئولیت
پذیری نهاده شده است. بدین منظور بایستی در خصوص مفهوم مسئولیت پذیری نگرش روشنی ایجاد
شود. مسئولیت پذیری اغلب به نوعی ارتباط بین افراد و محیط آنها اشاره دارد. در
حوزه ارتباطات بین افراد و سازمانها، مسئولیت پذیری به پاسخگویی دلالت دارد؛ پاسخی
که چیزی بیش از فرافکنی است، مثلاً پاسخهایی مانند "این روش کار ماست"
یا "عوامل بازار هیچ انتخابی را برای ما باقی نمیگذارند" چیزی بیش از
توجیه کار نیست. در مسئولیت پذیری، نگرش فرد نسبت به اقداماتی که انجام میدهد، نیز
بخشی از پاسخ او را میسازد و این پاسخ ممکن است مورد سؤال واقع شود (Fisscher and
Nijhof,2005;p157). مستلزم پاسخی است که بر اساس
مقاصد و انگیزههای اقدامات و فعالیتها ارائه گردد. باونز ، ادعا میکند که برای
پاسخگو بودن باید فرصت مسئولانه عمل کردن وجود داشته باشد (Bovens,1990). آزادی برای مسئولانه عمل کردن یک پیش شرط کلی، در خصوص مسئولیت
پذیری است. این پیش شرط کلی را میتوان به جنبههای مختلفی تقسیم کرد از جمله تمایل
به اقدام، توانایی پیش بینی و دوراندیشی، امکان اقدام کردن و وجود مهارتهای یک
ارزیابی آگاهانه.
1-2-2 سطوح مسئولیت پذیری
در بحث اخلاقیات کار، سوالی وجود دارد در خصوص ماهیت افرادی
که باید مسئولیت پذیر باشند. از یک طرف، کارکنان و مدیران یک سازمان مسؤل انجام دادن
کارها هستند و از سویی دیگر، علاوه بر این افراد، باید مسئولیت پذیری در سطح جمعی را
از مسئولیت پذیری در سطح فردی متمایز نمود. در این خصوص نیز باید سطوح مختلفی را در
نظر داشت از جمله یک گروه، یک واحد سازمانی، یک واحد تجاری یا یک سازمان به طور کل.
در ادبیات مربوط به مسئولیت پذیری سازمانی، توجه زیادی به این
مسئله شده است که آیا یک واحد انتزاعی و مجرد، مانند یک سازمان میتواند مسئولیت پذیر
باشد؟ به عبارت دیگر آیا میتوان مسئولیت پذیری را به یک واحد انتزاعی مثل یک سازمان
نسبت داد؟ نقطه آغاز این بحث آن است که در واقع یک سازمان هیچ گونه احساسی و یا هیچ
گونه آگاهی و اختیاری ندارد و به خودی خود نمیتواند فعالیت نماید و ارزشها را درک
و مورد سنجش قرار دهد. بر این مبناست که ورهان[1] بحث میکند
که عمل سازمانها صرفاً مفهومی ثانویه و فرعی و ضمنی دارد. در سازمانها عاملان اصلی
انسانها هستند که در جهت مقاصد سازمان فعالیت میکنند. لذا علل فعالیتها توسط سازمان
مشخص میشوند (Werhane,1985;p112).
از این دیدگاه، اقدامات سازمانی ثانویه و فرعی تلقی میشوند؛ زیرا از طریق فرمانها،
اهداف و جهت گیریهای سازمان مشروعیت مییابند. در مقابل، فرنچ با استفاده از منطقی مشابه، بر اهمیت ساختار رسمی
تصمیم گیری و قواعد شناخته شده تاکید میکند. این قواعد بر منافع سازمانی تاکید میکنند.
بنابراین، یک سازمان دارای تمایلات خاص خود، سوای تمایلات کارکنان میباشد. لذا توانایی
یک جمع برای رفتار مسئولانه، به ماهیت توانایی یک فرد انسانی بستگی (French,1984;p152).
درست همانند تمایلات فردی، تمایلات یک سازمان هم میتواند موجب
برانگیختن رفتار مسئولانه شود و یا از آن ممانعت به عمل آورد. هرچند تفاوت مهمی بین
فعالیتها ی فردی و فعالیتهای جمعی وجود دارد. زمانی که یک فرد عملی را انجام میدهد،
میتواند تصمیم بگیرد که مسئولانه عمل بکند یا غیر مسئولانه؛ اما در خصوص فعالیتهای
جمعی، این مطلب چندان صادق نیست. زمانی که افراد با هم کار میکنند ممکن است به رغم
این که تمامی افراد کار و وظایف مورد نظر را انجام میدهند، نتیجه مطلوب حاصل نگردد.
در فعالیتها ی جمعی، این پیش شرط که فعالیتها هم جهت با تمایلات افراد است، چندان
اعتبار ندارد (Fisscher and
Nijhof,2005;p159). در عوض، مدیریت سازمان مسئولیت دارد
فرایندها را به نحوی سازماندهی نماید که تک تک کارکنان بتوانند فراسوی اقدامات خویش
را ببینند و در نتیجه بتوانند از بروز اقدام غیر مسئولانه جلوگیری نمایند.
2-2-2 انواع و دستههای مسئولیت پذیری
علاوه بر تمایز بین عاملان مسئولیت، تمایز دیگری نیز در
خصوص دستهها و انواع مسئولیت پذیری وجود دارد. اولین دسته مربوط به حمایت از منافع
سازمان میباشد. پس از این که سازمان برای مدتی به وجود آمد، افراد زیادی به خاطر درآمدهایشان،
قراردادهایشان، محصولات سازمان و حتی به خاطر معنای زندگیشان به آن وابسته میشوند.
این مسئله به ایجاد مسئولیت سازمانی منجر میشود. کارکنان مجبور میشوند که برای ادامه
کار سازمان برای کسب سود، برای ایجاد نامی خوب از سازمان و یا دستیابی به گواهینامه
های ISO سخت بکوشند؛ بنابراین، برای کارکنان سازمان آگاهانه یا ناآگاهانه،
مسئولیتی ایجاد میگردد که از آن به مسئولیت سازمانی یاد میشود. دسته دوم مسئولیت
پذیری، به این نکته اشاره دارد که از همه کارکنان انتظار میرود به بهتر ین نحو از
مهارتها و تجربه خود استفاده نموده، استانداردهای حرفهای را رعایت نمایند. این دسته
مسئولیت حرفهای نام دارد. بسیاری از تصمیمات که توسط حرفهای ها اتخاذ میشود، اثراتی
بر جامعه برجای میگذارد و چون در ثبات، پیشرفت و پایداری جامعه سهیم است، از آن تحت
عنوان« مسئولیت اجتماعی » یاد میشود، مانند مشارکت در اشتغال زایی و حفظ محیط زیست.
دسته آخر به مسئولیت ارتباطی اشاره دارد که بر مبنای رضایت روحی کارکنان، مشتریان و
ذینفعان سازمان است. در این نوع مسئولیت، مدیران و کارکنان سازمان سعی میکنند به بهترین
نحو با مشتریان و ذینفعان سازمان ارتباط برقرار نمایند. برای مثال، پزشکی که سعی میکند
به بهترین شکل ممکن با بیمارش ارتباط برقرار نماید و استرس او را کاهش دهد، مسئولیت
ارتباطی را مورد نظر قرار داده است (Guilligan,1982;p88).
Werhane
بخشی از پیشینه تحقیق مسئولیت پذیری اجتماعی
ناندرام[1](2010)
در پایان نامه خود رابطه بین مسئولیت اجتماعی و تعهد کارکنان را مورد بررسی قرار
داد. او به این نتیجه رسید که رابطه معناداری بین سه مؤلفه تعهد(تعهد هنجاری،تعهد
عاطفی و تعهد مستمر) و برنامههای مشارکتی
وجود دارد.
اکبری و فهام (2016) بررسي نقش ارزش هاي فردي و اخلاق کسب وکار در مسئوليت پذيري
اجتماعي شرکتي در بنگاه هاي بخش کشاورزي مورد بررسی قرار دادند. نتایج آنها نشان
داد که ارزش هاي فردي بر اخلاق کسب وکار (2/0=R) و مسئوليت پذيري اجتماعي شرکتي (12/0=R) اثر مثبت و معناداري داشت. همچنين، اثر اخلاق
کسب وکار بر مسئوليت پذيري اجتماعي شرکتي (68/0=R) مثبت و معنادار بود. بر اساس نتايج، افزايش
آموزش هاي اخلاقي در بنگاه ها براي مديران از قبيل برگزاري دوره هاي اخلاق کسب وکار،
مسئوليت پذيري اجتماعي شرکتي، اخلاق حرفه اي و آشنايي با استانداردهاي موجود در بخش
کشاورزي پيشنهاد شد.
ابراهیمی و علوی (2017) اثر ابعاد مسئوليت پذيري اجتماعي بر ترجيح برند با استفاده
از طرح چهارگروهي سالومون مورد بررسی قرار دادند. نتایج آنها نشان داد که بر اساس
آزمون پنج گانه روش سالومون به طورکل مسئوليت پذيري اجتماعي برند (ترکيب ابعاد اقتصادي،
اجتماعي و محيط زيستي) بر ترجيح برند پگاه اثرگذار است. يافته ديگر نشان داد که از
ميان ابعاد مسئوليت پذيري اجتماعي، بُعد اقتصادي در مقايسه با دو بُعد ديگر تأثير کمتري
بر ترجيح برند پگاه دارد.
شهسواری و سلیمانی (2018) بررسي پيامدهاي اقتصادي مسئوليت پذيري اجتماعي شرکت ها
(با تأکيد بر کارايي سرمايه گذاري) مورد بررسی قرار دادند. نتایج آنها نشان داد که
مسئوليت اجتماعي بالا، ناکارآمدي سرمايه گذاري را تا حدي کاهش و در نتيجه کارايي سرمايه
گذاري را افزايش داده است. در واقع اين يافته نشان مي دهد که مسئوليت پذيري اجتماعي
با کاهش عدم تقارن اطلاعاتي بين مديريت و سرمايه گذاران و برطرف کردن مشکلات نمايندگي،
به افزايش کارايي سرمايه گذاري منجر شده است.
منابع
فارسی
موسوي، سيداحمد، شاه ويسي، فرهاد و رضايي، فرزين (1397). تبيين الگوي ايفاي مسئوليت
پذيري اجتماعي شرکت ها و تأثير آن بر کيفيت سود. تحقيقات حسابداري و حسابرسي، دوره
10. شماره 39. صص 167-188.
شهسواري، معصومه و سلماني، رسول (1397). بررسي پيامدهاي
اقتصادي مسئوليت پذيري اجتماعي شرکت ها (با تأکيد بر کارايي سرمايه گذاري(، دوره 73، شماره 27. صص 255-240.
ابراهيمي، ابوالقاسم و علوي، سيدمسلم (1396) اثر
ابعاد مسئوليت پذيري اجتماعي بر ترجيح برند با استفاده از طرح چهارگروهي سالومون. چشم
انداز مديريت بازرگاني. دوره 16. شماره 2. صص 13-31.
وکيلي فرد، حميدرضا و حسين پور، فاطمه. (1396) بررسي
اثر شدت نگرش مذهبي حسابداران بر مسئوليت پذيري اجتماعي شرکت. حسابداري ارزشي و رفتاري.
دوره 2، شماره 3. صص 185-214.
اکبري، مرتضي و فهام، الهام. (1395). بررسي نقش ارزش هاي فردي و اخلاق کسب و کار در مسئوليت
پذيري اجتماعي شرکتي در بنگاه هاي بخش کشاورزي. تحقيقات اقتصاد و توسعه كشاورزي ايران،
دوره 2، شماره 1. صص 197-209.
طالبي، ابوتراب و خوشبين، يوسف (1391) مسئوليت
پذيري اجتماعي جوانان. فصلنامه علوم اجتماعي. دوره 1، شماره 59. صص 207-240.
........................