مبانی نظری و پیشینه تحقیق برنامه ریزی راهبردی

مبانی نظری و پیشینه تحقیق برنامه ریزی راهبردی

تعداد صفحات : 62

فرمت : word (قابل ویرایش)

کاملترین و به روزترین در سطح اینترنت

دارای پیشینه داخلی و خارجی دارد.
دارای منابع فارسی و انگلیسی جدید
فاقد غلط املایی و نگارشی.
رفرنس دهی و پاورقی استاندارد.
بخشی از متن فایل:
برنامه­ ریزی راهبردی
مفهوم استراتژي
فرهنگ وبستر^[1] استراتژي را اين چنين تعريف مي‌کند:
«علم و هنري که فرمانده نيروهاي نظامي در هنگام مواجهه با دشمن جهت بهره گيري از موقعيت‌ها و امکانات بکار مي‌بندد».
واژه استراتژي^[2] از ريشه يوناني استراگما به معناي فرمانده ارتش، مرکب از دو کلمه ارتش و رهبر گرفته شده است. مفهوم استراتژي ابتدا به معناي فن هدايت، تطبيق و هماهنگ سازي نيروها جهت نيل به اهداف جنگ در علوم نظامي بکار گرفته شد. سپس تئوريسين‌هاي علم مديريت، استراتژي را چگونگي تخصيص منابع کمياب، جهت رسيدن به اهداف اقتصادي تعريف کردند (فروزنده دهکردی،1394)، در زمان پريکلس (450 ق، م)، به معناي مهارت­هاي مديريتي (اداره، رهبري، قدرت و سخنراني) اطلاق مي‌شد. در زمان اسکندر مقدوني (330 ق، م)، به معناي مهارت‌هاي استفاده از نيروها در غلبه بر دشمنان و مخالفان و ايجاد يک سيستم واحد حکومت بر جهان به کار مي‌رفت. استراتژي به حيله‌ها و تدابير فرمانده نظامي اطلاق مي‌شد و اين قديمي ترين تعريف استراتژي است. در زمان ناپلئون استراتژي تعريف ديگري پيدا کرد: «علم حرکات و طرح‌هاي نظامــي» (همان).
مفهوم استراتژي سال­هاي سال به عنوان يک مفهوم نظامي بکار برده شده است. و در کشور ما هم از کلمه معادل سوق الحبيشي در اين مورد استفاده مي‌شود که به طور مستقيم به عمليات نظامي مربوط است و به عنوان: لشکر کشي، تعبيه سپاه، علم اداره کردن عمليات و حرکات ارتش در جنگ تعريف شده است (توتونچي افشار، 1382، 12).
‌اندروز^[3] در سال 1971 استراتژي را چنين تعريف مي‌کند، استراتژي عبارتست از الگوي منظورها، مقاصد، اهداف، خط مشي‌هاي اصلي و طرح‌هاي جهت دستيابي به اهداف (دیوید،1394).
هنري مينتزبرگ استراتژي را به پنج مفهوم به کار برده است. که عبارت از طرح، تمهيد، الگو، موقعيت، ديدگاه و چشم‌انداز (ابراهيمي نژاد، 1379، 14).
استراتژي عبارت از الگو يا طرحي که هدف‌ها، سياست‌ها و زنجيره‌هاي عملياتي يک سازمان را در قالب يک کل به هم پيوسته با يک ديگر ترکيب مي‌کند. اساساً استراتژي مجموعه‌اي از قواعد تصميم گيري براي جهت دادن به رفتار سازماني است (فرد،1393).
استفاده از مفهوم استراتژي در حيطه سازمان و مديريت در نيمه دوم قرن بيستم ميلادي توسط هنري فايول و پيتر دراکر آغاز شده است (فروزنده دهکردی،1394).
استراتژي يک مفهوم سيستمي است که به رشد يک سازمان پيچيده همخواني و جهت مي‌دهد (مت و ذکریا، 2015). از اين رو بايد از رويکرد سيستمي براي شناسايي و تجزيه و تحليل فرصت ها، موقعيت ها، تهديدها و تنگناهاي محيط بيروني و جنبه‌هاي مثبت و منفي دروني سازمان استفاده کرد (حميدي زاده، 1380، 4).
استراتژي عبارتست از تلاش براي درک اين مطلب که در جهان امروزي، چه جايگاهي را به خود اختصاص داده ايم، و نپرداختن به اين موضوع که آرزو داشتيم در چه جايگاهي مي‌بوديم. بطور کلي مي‌توان گفت استراتژي يک طرح عمومي و گسترده در راستاي رسيدن به اهداف بلند مدت است. استراتژي‌هاي سازماني معمولاًبر ابعاد مختلفي چون بازاريابي، امور مالي، توليد، تحقيق و توسعه و روابط عمومي متمرکز هستند (داوري، 1390، 35).
استراتژي را مي‌توان از سه ديدگاه مهم بررسي کرد:
1. تدوين استراتژهاي (ايجاد استراتژی هاي)
2. اجراي استراتژی‌هاي (به عمل در آوردن استراتژي)
3. کنترل استراتژي (اصلاح و تعديل استراتژي) (ابراهيمي نژاد، 1379، 12).
بطور کلي مي‌توان گفت: اگر چه استراتژي در سازمان‌ها به صورت­هاي متنوع و متمايز تعريف و تعبير مي‌گردد و نمي‌توان تعريف ويژه‌اي را از استراتژي در بين کليه مديران اجرا نمود، اما مي‌توان به لحاظ فرهنگي و مفهومي آن، بهره مناسب بر کاربري در هر مقطع را فراهم نـــمود (فرد،1393).
2-3. تعاریف استراتژی
تعاریف سنتی استراتژی که از ادبیات نظامی یا تجاری سرچشمه گرفته متفاوت مي‌باشد. تعریف استراتژی را از پنج دیدگاه مي‌توان مطرح ساخت که عبارتند از (مینزبرگ، 1988):
1-                    استراتژی به عنوان طرح^[4]
2-                    استراتژی به عنوان نیرنگ^[5]
3-                    استراتژی به عنوان الگو^[6]
4-                    استراتژی به عنوان موقعیت^[7]
5-                    استراتژی به عنوان نگرش^[8]
شایان ذکر است واژه استراتژی در طول سالیان دراز، براساس دیدگاه‌ها وتئوری­های مختلف مدیریت و برنامه‌ريزي به طرق مختلفی تعریف و تفسیر شده و مورد استفاده قرار گرفته است.
استراتژی به عنوان طرح
 عبارت از نوعی کارآگاهانه و یا مجموعه‌اي از رهنمودها است که برای مقابله با وضعیت و یا رخدادی خاص در آینده پیش­بینی مي‌شود.
استراتژی به عنوان نیرنگ
 علاقمندان به این تعریف معتقدند که استراتژی ضمن اینکه مفاهیم مطرح در تعریف قبل را دارا مي‌باشد، دارای ویژگی خاص است که منجر به نیرنگ و مانوری زیرکانه در مقابل رقبا مي‌شود.
استراتژی به عنوان الگو
 براساس این تعریف به دنبال توسعه استراتژی که مي‌تواند هم به صورت طرح و یا نیرنگ باشد، مهمترین گام محقق سازی استراتژیها است. لذا در این تعریف استراتژی الگویی در جریان تصمیمها است.
استراتژی به عنوان موقعیت
 چهارمین تعریف این است که استراتژی یک موقعیت است، خصوصاً وسیله‌اي برای قرار دادن سازمان در جایی که نظریه پردازان سازمانی مایلند آن را «محیط» بنامند. براساس دیدگاه برخی صاحب نظران، استراتژی با این تعریف به یک نیروی میانجی یا هماهنگ کننده بین سازمان و محیطش، یا به عبارتی، بین موقعیت درونی و بیرونی تبدیل مي‌شود.
استراتژی به عنوان نگرش
 تعریف چهارم استراتژی (موقعیت) سعی دارد محلی را برای سازمان در محیط خارج آن بیابد و موقعیت آن را مستحکم کند، در حالی که تعریف پنجم (نگرش) به درون سازمان مي‌نگرد.

---

[1]- Webster
[2]- Strategy
[3]- Andrews
[4] - plan
[5] - ploy
[6] - .pattern
[7]- .position
[8]- perspective
..............
منابع:
1.   آکر، د.، 1391، مدیریت استراتژیک بازار. ترجمه صفرزاده ح. تهران، انتشارات پویش. چاپ ششم. صص 111-116.
2.        اعرابی، م.، 1385. اسناد برنامه ریزی استراتژیک. تهران. دفتر پژوهش­های فرهنگی.
3.     برایسون، ج.، 1386. برنامه.ریزی استراتژیک برای سازمان.های دولتی و غیرانتفاعی با اصلاحات و اضافات. منوریان.ع.(مترجم). تهران: انتشارات.مؤسسه آموزش و پژوهش مدیریت و برنامه ریزی.
4.   تمپورال، پ.، 2012، امكان­سنجي توسعه نام تجاري در افزایش جذابیت نقشه­های اپراتور موبایل، سومین کنفراس  بین­المللی حسابداری و مدیریت، مرکز همایش­های بانکوک. تایلند. 
5.       جعفر پیشه، خ.،1390، اسرار نام و نشان تجاری. اصفهان، انتشارات آموخته. چاپ اول. ص 82-89.
6.   رابینز، ا.،1393، تئوری سازمان. مترجمین الوانی س. و دانایی فرد ح. تهران انتشارات صفار اشراقی. چاپ هشتم. ص، 112-117.
7.   روشن، ا.، 1389، بهینه‌یابی ظرفیت پذیرش دانشجو در دانشگاه‌های دولتی ایران، فصلنامه پژوهش و برنامه‌ريزي در آموزش عالي، شماره 58.
8.   وظیفه دوست، م.، و حریری خ.، 1391، ﺑﺮرﺳﻲ ﺗأﺛﻴﺮ اﺳﺘﺮاﺗﮋي ﺗﻌﻤﻴﻢ ﺑﺮﻧﺪ ﺑﺮ ﺗﺼﻮﻳﺮ آن در ﺣﻮزه ﺗﻨﺪ ﻣﺤﺼﻮﻻت ﻣﺼﺮف و  ﺧﺪﻣﺎت. مجله مدیریت بازاریابی، شماره 17.
9.   فروزنده دهکردی، ل.،1393، مدیریت استراتژیک. تهران، انتشارات دانشگاه پیام نور، چاپ چهارم. ص 132-151.
10.  فروزنده دهکردی، ل.،1394، مدیریت استراتژیک. تهران، انتشارات دانشگاه پیام نور، چاپ چهارم. ص 118-162.
11. فرد، ا.،1392، مدیریت استراتژیک. مترجمین اعرابی س. و پارسائیان ع. تهران، انتشارات سمت، چاپ نهم. ص،89 -96.
.............................