دانلود خلاصه کتاب آسیب شناسی روانی کودک و نوجوان
تعداد صفحات: 130
فرمت فایل: word
این فایل قابلیت ویرایش و جستجو دارد. (مناسب برای امتحانات آنلاین)
آماده ارایه درسی می باشد.
توجه !!!!!!!!!!! خلاصه کامل کتاب نمی باشد و فقط مطالب و فصول مهم امتحانی خلاصه شده است.
بخشی از فایل :
اختلالات فراگیر مربوط به رشد
در 10-ICD اختلالات فراگیر مربوط به رشد، گروهی از اختلالات هستند که مشخصه آنها ناهنجاری های کیفی در تعاملات متقابل اجتماعی و الگوهای ارتباطی و نمایش تکراری از علایق و فعالیت هاست. DSM – IV با طرح طبقه اختلالات فراگیر رشدی آن را به پنج اختلال تحت عنوان اوتیسم، اختلال رت ، اختلال تجزیه ای دوران کودکی و اختلال آسپرگر هو اختلالات فراگیر رشدی نامشخص (اوتیسم بی قاعده ) تقسیم کرد. در 5-DSM این طبقه بر اساس شدت قابل مشاهده آن، به صورت یک طیف تحت عنوان اختلال طیف اوتیسم مطرح شد.
در حال حاضر نظر 5-DSM و 10-ICD در مورد اختلالات اوتیسم متفاوت است. طبقه بندی بین المللی بیماری های (ICD) هنوز بر تفکیک و مجزا مطرح کردن سندرم رت، آسپرگر، اختلال تجزیه ای دوران کودکی، اوتیسم تأکید دارد. ما نیز مانند سادوک و همکاران (۲۰۱۵) بر این باوریم که پرداختن به این انواع فرعی می تواند ارزش بالینی زیادی داشته باشد.
اوتیسم
اوتیسم برای اولین بار در سال ۱۹۴۳ توسط یک روانپزشک آمریکایی به نام لیو کانر بعد ازبررسی بازده کودکی که از نظر او کاملا با کودکان دیگر از لحاظ نشانگان اختلال منظار توصیف شد. از نظر کانر سیمای اصلی این اختلال ناتوانی کودکان مبتلا در برقراری دیگران از بدو تولد و دوری گزینی و تنهایی آنهاست، کانر برای توصیف این تنهایی شدید درخودماندگی ، اوتیسم - به معنای جذب نشدکی در فعالیت های ذهنی بهره گرفت، بدنبال خصوصیات دیگر این کودکان وسواس بسیار برای حفظ همانندی محیط و عدم توانای استفاده از زبان به منظور برقراری ارتباط بود، سیزده سال بعد آیزنبرگ و کانر (۱۹۵۶) سی مطالعه ۱۲۰ کودک اوتیستیک ضمن تأیید ویژگی های قبلی، انزواطلبي و اصرار در یکسانی و یکنواختی محیط را به عنوان برجسته ترین صفات این اختلال که به نام سندرم کاتر نیز معروف بود، مطرح ساختند. بعدها ویژگی هایی همانند رفتارهای خود به برانگیزند، و خود آسیب رسان به این لیست اضافه شد (لواس، یونگ و نیو سام، ۱۹۷۸).
مشخصات بالینی و تشخیصی
کودکان مبتلا به اوتیسم از رسیدن به وابستگی معمول نسبت به پدر و مادر و سایر افراد، ناتوان هستند. بسیاری از آنها در شیرخوارگی لبخند اجتماعی و حالت انتظار برای در آغوش گرفته شدن به وسیله یک شخص بالغ را ندارند. تماس چشمی غیرعادی داشته، فاقد پیوستگی در رشد رفتار اجتماعی هستند. سیمای اصلی اختلال طیف اوتیسم، نقص پایدار در ارتباط و تعامل اجتماعی، داشتن و الگوی محدود و تکراری در رفتار، علایق یا فعالیت ها است که از دوران اولیه کودکی وجود داشته، نافذ و پایدار بوده و در عملکرد روزمره تداخل میکند.
اکثر افراد مبتلا، دارای نارسایی های زبانی هستند که می تواند دامنه ای از فقدان کامل گفتار در طی تأخیر زبانی، درک ضعیف گفتار، گفتار انعکاسی تا زبان رسمی یا بیش از حد تحت اللفظی داشته باشد. در کودکان مبتلا حتی زمانی که مهارت های زبانی سالم است به کارگیری زبان برای ارتباط اجتماعی متقابل نارسا است، این نارسایی ها در تعامل با دیگران 2 به مشارکت گذاشتن افکار و احساسات و تقلید از رفتار دیگران نیز مشهود است. زبان در کودکان، اغلب یک طرفه، بدون رفتار متقابل اجتماعی و در جهت تقاضا با برچسب زدن ام توضیح و به مشارکت گذاشتن احساسات یا صحبت کردن در مورد آنها و در سنین بالاتر بامشکلات مربوط به پردازش و پاسخ به موضوعات تعاملی، به فهم و توجه آگاهانه سرایت می کند.
نارسایی رفتارهای ارتباطی غیرکلامی برای تعامل اجتماعی، به صورت فقدان، استفاده کم یا غیرطبیعی از تماس چشمی (با رعایت هنجار فرهنگی)، حرکات، بیانات چهره ای، جهت گیری بدنی با آهنگ گفتار آشکار می شود. این افراد، ممکن است رفتار ارتباطی غیرکلامی اندکی را بیاموزند، اما همین میزان نیز نسبت به دیگران ضعیف تر بوده و اغلب در استفاده از حرکات خودکار مرتبط با ارتباط، شکست می خورند. در بین بزرگسالانی که زبان روان دارند، نقص در هماهنگ کردن ارتباط غیرکلامی و کلامی موجب خشک یا اغراق آمیز به نظر آمدن «زبان بدن» می شود. برای مثال، فرد ممکن است هنگام صحبت کردن تماس چشمی نسبتا خوبی داشته باشد، اما در یکپارچگی، بیان چهره ای، بدنی و کلامی، ضعیف باشد.